?آیا منطقی است که پیامبر خدا امت را پس از خود، بدون سرپرست واگذارند؟
…….
آیا به نظر شما این غیر منطقی نیست که مدیر یک مدرسه غیر انتفاعی یا مدیر یک کارخانه که برای مدرسه اش یا کارخانه اش زحمات زیادی متحمل شده ، برنامه ریزی کرده و سرمایه گذاری نموده، در هنگام ترک مدرسه یا کارخانه و رفتن به مسافرت راجع به مدیریت آنجا بعد از خود چیزی نگوید و هیچ سفارشی نکند و کارکنان و کارگران را به حال خود رها کند و برود؟! آیا این غیر منطقی است که مدیر یک مدرسه یا یک کارخانه طوری برنامه ریزی نماید که بعد از رفتن او هیچ مشکلی برای کارکنان و کارگران و دانش آموزان و نظام موجود در آن جوامع پیش نیاید؟
مدیر یک مدرسه یا یک کارخانه به خوبی می داند: برای جلو گیری از انحرافات احتمالی، تصمیم گیری های ضروری ، سیاست گذاری و هدایت جمعی کارکنان و کارگران مدرسه یا کارخانه بایـد کسی را انتــخاب کنـد که پاسخ گو باشــد و از هـرج و مـرج جــلو گیری نمـاید و نظـم محیـط را برقرار دارد.
یک مدیر دانا از قبل برنامه ریزی می کند و به دنبال شخصی صالح وشایسته « که به قوانین ومقررات مجموعه آشنا باشد» می گردد و به جای خود می گمارد. زیرا رها کردن کارخانه یا مدرسه بدون سرپرست و جانشین مناسب برای مدیر، کاری غیر منطقی است.
پیامبر هم به طور منطقی می بایست برای جامعه بعد از خود ، فکر« جانشینی صالح ، شایسته و آگاه به مقررات» باشد تا از بروز اختلافات ، هرج و مرج و بی نظمی جلو گیری نماید و پاسخ گوی جامعه در موارد جدید باشد. آری ، رها سازی جامعه بدون سرپرست شایسته، کاری خلاف عقل و منطق است و پیامبر ، کار غیر منطقی و غیر عقلایی نمی کند .
این شیوه منطقی و عقلایی در زمان حیات پیامبر نمونه های تاریخی مختلفی دارد. مثلا وقتی پیامبر برای غزوه ای از مدینه بیرون می رفتند، کسی را برای جانشینی خودشان در مدینه انتخاب می کردند و به سرپرستی مردم می گماردند. این جای بسی تعجب است از گروهـی که خـود را پیـرو سنـت پیــامـبر می نامند و از پذیرفتن این سنت پیامبر بعد از وفات ایشان امتناع می ورزند!
بنابراین و با توجه به ذکر مثال های یاد شده در زندگی افراد عادی و سنت جاری پیامبر در حیات شریفشان، این غیر منطقی است که پیامبر خاتم از دنیا بروند و امت خود را بدون انتخاب جانشین و برگزیدن سرپرست برای آنها، تا قیامت رها کنند و به حال خود واگذارند!